شهلا لاهیجی: «اتحادیه ناشران به دنبال رفع معضلات نیست!»
سهیلا قربانی: فصل تابستان عموما برای ناشران داخلی، مرگ موقت کتاب است. این روند رکود در فروش تا اوایل فصل مهرگان ادامه دارد و در آغاز فصل پاییز به مدد بازگشایی مراکز آموزشی، با افزایش نمودار خواننده ی کتاب مواجهیم؛ با این حال همچنان کتب درسی-دانشگاهی در صدرفروش قرار دارند. این مسئله بار دیگر به ما این واقعیت تلخ را یادآور می شود که فرهنگ کتابخوانی در ایران وظیفه تلقی نمی شود بلکه صرفا یک اجبار درسی است! چنین وضعیتی را درنظر بگیرید با بالارفتن قیمت کتاب در چندماه گذشته و مسئله ی لغو امتیاز برخی از آثار پرفروش! این واقعیت معضلی است که گریبانگیر ناشران سرشناس حوزه ی تخصصی ادبیات را گرفته و انتشارات روشنگران هم خارج از این دایره ی پرمعلول نبوده و تعدادی از کتاب هایش علیرغم اینکه بارها تجدید چاپ شده بود، لغو امتیاز شد. در میان لیست آثار ممنوع شده ی این نشر، کتاب هایی مثل «آهستگی» ، «مثل اب برای شکلات»، «امر وانموده»، «زن در آیین زرتشت» ، «بریم خوش گذرونی» و... دیده می شود. با شهلا لاهیجی؛ مدیر انتشارات پیرامون این معضل گفتگو کردیم.
** خانم لاهیجی! در بین کتاب های ممنوع شده ی روشنگران، کتاب «آهستگی» کوندرا؛ بعنوان نویسنده ای که بیشتر آثارش در ایران توسط این نشر چاپ شده هم دیده می شود. این سانسور به کدام بخش از نگاه کوندرا در «آهستگی» وارد شده؟ متاسفانه هیچوقت علت ممنوعیت کتاب های چاپ شده عنوان نشده. هیچوقت دلایل سانسور یک واژه یا یک فصل از کتاب هم مطرح نشده. و درمورد آهستگی هم متعاقبا هیچ توضیحی داده نشد! کوندرا قلم بی پروایی دارد و اتفاقا این جزو خصوصیات آثار اوست. آیا ما به آزادی خواهی کوندرا ایراد داریم یا به قلم بی پروایش؟! هنوز نمیدانیم به کدام بخش از زوایای نوشتاری کوندرا مهر سانسور میزنیم؛ به لفاظیِ گاها تند و یا به محتوا؟! متاسفانه هنوز یاد نگرفتیم نگاهمان را به چیستیِ آثار کوندرا معطوف کنیم.
** پس این احتمال هست که بسطِ ارزش های آزادی خواهانه ی نویسنده در کتاب، سبب لغو امتیاز آن شده باشد؟ نمیدانم! شاید من هم به کوندرا انتقاد داشته باشم اما نمی توانم ارزش آزادی خواهانه ش را نفی کنم! البته من متوجه شدم رفع مشکل بسیاری از کتاب ها در مرحله ی تجدیدنظر اتفاق می افتد و این یعنی بررس اولیه به ملاحظه، به ترس و حتی گاها از سر بی اطلاعی و کم توجهی بخشی از کتاب را که نگارنده با هدف انتقال پیامی خاص لحاظ کرده، مشمول سانسور می کند. هنوز هم دلیل لغو امتیاز «اهستگی» و دیگر آثار ممنوع شده ی روشنگران روشن نیست! امیدوارم گشایشی در اندیشه ی بررس ها ایجاد شود که حداقل کوندرا را از نظر شخصیت بیشتر بشناسند.
** درچندسال گذشته این مسئله گریبانگیر ناشران بسیاری که در حوزه ی تخصصی ادبیات فعال هستند را گرفته تا جایی که حتی علاوه بر لغوامتیاز کتاب، شاهد لغوامتیاز نشر هم بوده ایم! شما ریشه اصلی بروز این مسئله را چه می دانید؟ شاید یکی از دلایل اصلی، نداشتن سیاست واحد ازطرف مقام های موازی در وزارت ارشاد باشد. به فرض زمانیکه یک مقام مسئول دستور لغو امتیاز کتاب «مثل آب برای شکلات» را صادر کرد، وقتی دلیلش را پی جویی کردیم با جواب هایی روبه رو شدیم که ناشی از برداشت های فردیِ مسئول ممیزی بود. روشن است که هرکسی از دریچه ی خودش، یک اثر فرهنگی را بررسی می کند اما در این اتفاق، نگاه بغض آلودی تجلی کرده. درارتباط با لغو امتیاز نشر هم که عنوان کردید، ممکنست ناشری خطا کرده باشد اما این در حوزه ی وظایف اتحادیه ناشران است که در صورت لزوم برای ناشر وکیل بگیرد و مشاوره شود تا در دادگاه از خود دفاع کند. این «تکلیف» اتحادیه است ، «لطف» نیست! هم صنفان باید خارج از دایره ی اعتقادی-گرایشی در چنین مواردی با هم همسو باشند.
**فکر میکنید این اتفاق بیشتر مشمول کتاب های موفق بوده؟ در اکثر مواقع بله. البته فکر میکنم این کارها براساس سیاست ناپخته ای انجام می شودکه تبدیل به یک لجبازی حرفه ای شده! امکان دارد کتاب مشکلاتی هم داشته باشد که قطعا محتوای تمام آثار، مبرا از اشکال نیست اما مسئله اینجاست که کتاب پیش از چاپ بررسی شده و مجوز گرفته. هرچند لغو امتیاز یک کتاب، مغایر قانون اساسی مصوبه انقلاب فرهنگی است و ناشر حق دارد از ممنوعیت کتابش مطلع شود. درنظر گرفتن این حقوق، دست کم ناشر را با سیاست های وزارت ارشاد آشنا می کند.
** اتحادیه ی ناشران تلاشی برای رفع و یا تعدیل این معضل کرده ؟ متاسفانه باید بگویم اتحادیه ی ناشرانِ ما، اتحادیه ی ناشران نیست! اتحادیه تنها به تجمعی از ناشران تبدیل شده که دغدغه ی اعضایش، رفع معضلات هم صنف هایش نیست. مدیران قبلی هم بسیار محافظه کار بود اما حداقل دلمان خوش بود که کتاب شناس بودند.
** به نظر می آید ناشران هم مقابل این جریان سکوت کرده اند! از چراییِ سکوت ناشران بی خبرم و قطعا پیگیری هر ناشر، نتایج مثبتی به دنبال خواهد داشت اما درنهایت باز این وظیفه ی اتحادیه است که سخنگوی هم صنف هایش باشد. در شرایط فعلی هیئت مدیره ی اتحادیه موظف است افراد درون نظام را نسبت به خطرات ناشی از سانسور آثار ادبی آگاه کند. هرچه اصرار بر سکوت از جانب ناشر و اتحادیه طولانی تر شود، راه بازگشت و جبران هم کوتاه تر می شود.
** قطعا سازش بی چون و چرای اتحادیه با وزارت ارشاد پیامدهای منفی را به دنبال خواهد داشت... و قطعا بدون شک دودِ باب طبع بودنِ دولت فقط به چشم ما ناشران می رود.
**در جایگاه یک جامعه شناس دورنمای فرهنگی جامعه را چطور می بینید؟ مشکل اینجاست که ما هیچوقت تلاشی برای ساختن آینده ی فرهنگ کشورمان انجام ندادیم. باز هم مجبورم انگشت غفلت را به سمت اتحادیه ها نشانه بروم. اتحادیه ها پایه های جامعه ی مدنی هستند بخصوص اتحادیه ناشران که مستقیما با بخش فرهنگ جامعه ارتباط دارد. حالا اگر در چنین شرایطی قرار باشد اتحادیه بدون درنظر گرفتن منافع ناشر همسو با دولت حرکت کند، نه تنها اعتماد گروه ناشران از اتحادیه سلب می شود بلکه دیگر خبری از چاپ کتاب هایی که گهگاه بعنوان سوپاپ های اطمینان باعث می شدند جامعه دست به انفجار نزند هم نخواهد بود. نمی شود منکر تاثیرگذاری کتاب بر افکار جامعه ای شد که تشنه ی آزادی است. حالا تصور کنید ممانعت از چاپ برخی از سرفصل های مهم با مضمون آزادی و حقوق بشر می تواند چه لطمه ی شدیدی به رشد جامعه وارد کند. به هرحال اگر اوضاع بر همین منوال پیش برود به مرور با مرگ جامعه ی مدنی مواجه خواهیم شد.