«سورنای پارتی» به گمان من بزرگ¬ترین سردار تاریخ ایران از دید کامیابی لشکری و توانایی راهبردی (استراتژیک) بوده است، اما نه تنها در جهان کم و بیش ناشناخته است، که حتا در کشور خودمان نیز به¬درستی شناخته نشده و یا کمتر به او پرداخته¬اند. و با از دست رفتن همه¬ی داشته¬های بایگانی شده و نگاشته¬های تاریخی ما در گذشته¬های دور، هر آنچه درباره¬ی او می¬دانیم به لطف تاریخ¬نگاری دقیق دشمنان و رقیبان ماست. با این¬که او یکی از بزرگ¬ترین ناجیان کشور در برابر هجوم ابرقدرت باخترـ روم¬ ـ بوده، کمتر بهایی به او داده شده است.
به هر روی، پاره¬ای از پژوهشگران او را الهام¬بخش اسطوره¬ی بزرگ ادب پارسی در شاهنامه، «رستم دستان» می¬دانند.
این¬که برده¬ی شورشی «اسپارتاکوس» با خیزش دامنه¬دارش پایه¬های امپراتوری روم را چند سال پیش از سورنا لرزاند و به این دلیل در جهان بسیار شناخته شده¬تر است و حتا در ایران نیز چنین است، تنها به لطف پرداختن هالیوود و جادوی فیلم و سریال است. برای من انگیزه¬ی پیوند زدن این دو چهره¬ی تاریخی، داشتن دشمنی مشترک بود.
دیر زمانی است که بر آن بودم، ادای دین کوچکی به این بزرگمرد تاریخ ایران انجام دهم. امید که با این داستان بلند تاریخی در این راه به کامیابی نسبی رسیده باشم.
ف - نوری